استان مرکزی از جمله استانهای نخبه پرور کشور است. تعداد مفاخر کشور بیش از 4500 نفر هستند که یک چهارم (1100 نفر) مربوط به استان مرکزی است و این امر نشانگر اهمیت خطه این استان در فرهیخته پروری است از این رو به این استان لقب بهشت مفاخر.، سرزمین آفتاب و پایتخت مفاخر و مشاهیررا دادهاند. از جمله مشاهیر و مفاخر این استان میتوان به مواد زیر اشاره کرد:
مفاخر و مشاهیر استان مرکزی
امام خمینی (ره) :
بنیانگذار جمهوری اسلامی، در بیستم جمادی الثانی سال 1320 ه.ق. در میان خانواده ای روحانی در شهر خمین قدم به عرصه وجود نهاد. پدرش آیت الله سید مصطفی ملقب به فخرالمجتهدین که زعامت و پیشوایی اهالی خمین را بر عهده داشت در ذیحجه 1320 ق در چهل و دو سالگی به دست عمال قاجاریه بین راه خمین و اراک به شهادت رسید و اما تحت سرپرستی و حضانت عمه و مادر و مراقبت برادر بزرگش آیت الله پسندیده قرار گرفت. امام تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش فرا گرفت و در سال 1339 قمری برای تحصیل رهسپار اراک شد. اراک در آن زمان مرکزیت علمی داشت و طلاب برای تحصیل بدان روی می آوردند. به هر حال امام مدت پنج سال در اراک به تحصیل اشتغال ورزید و تا سطوح عالیه پیش رفت.منطق را نزد مرحوم شیخ محمد گلپایگانی و شرح لمعه را نزد مرحوم آقا عباس اراکی گذراند و چون در سال 1340 ق. آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی به قم عزیمت کرد و حوزه علمیه را بنیان نهاد امام مدتی به خمین بازگشت و از انجا به قم رفته و در این شهر رحل اقامت افکند و به تحصیل دروس خارج از سطح پرداخت و از محضرآیت الله حائری کسب فیض کرد و به درجه اجتهاد رسید و خود نیز به تدریس فقه و اصول و تحصیل فلسفه و حکمت مشغول شد و فلسفه را از محضر آیت الله شیخ محمد علی شاه آبادی تلمذ کرد. امام ضمن تدریس علوم عقلی و نقلی تدریس علم اخلاق را جزو دروس تحصیلی طلاب قرار داد. وی در این رشته روح زهد و تقوی و شجاعت را به طلاب تعلیم می داد تا جایی که در دوره رضا شاه درس اخلاق او تعطیل شد و پس از سقوط رضا شاه این درس مجددا” در مدرسه فیضیه دایر گشت و در سال 1364 ه.ق. با ورود آیت الله بروجردی به قم به همان شیوه تدریس طلاب را در پیش گرفت و علاوه بر مدرسه فیضیه مسجد سلماسی مرکز تدریس او شد و هر بار انبوهی از طلاب در حوزه درسش حاضر می شدند و مشتاقان دانش معرفت از محضرش بهره مند می گردیدند امام از نبوغ و استعداد فوق العاده ای برخوردار بود.
با این که بیست سال اول عمرشان را در تحصیل ادبیات گذراندند و مدت زیادی به ادبیات پرداختند. با این حال از سال 1340 تا 1347 جهش فوق العاده ای در ایشان پیدا شد که حتی اسفار را هم پشت سر گذاشت از فضلا و شخصیت های برجسته علمیه به شمار می آمد.در سال 1340 شمسی که تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی و لوایح شش گانه شاه مطرح شد با مخالفت جدی امام روبرو گردید و در نتیجه حادثه پانزدهم خرداد 1342 شمسی پیش آمد و سخنرانی انقلابی او در مدرسه فیضیه موجب شد که مامورین نظامی به مدرسه ریختند و طلاب را به گلویه بستند خود او نیز به پادگان عشرت آباد تهران منتقل و زندانی شد و پس از یک سال آزاد گردید و به قم مراجعت کرد.
بار دیگر با موضوع کاپیتولاسیون به مبارزه برخاست و سخنرانی کوبنده ای در مسجد اعظم ایراد کرد که منجر به تبعیدش در سیزدهم آبان 1342 به ترکیه گردید و پس از مدتی به نجف منتقل گشت و قریب به پانزده سال در نجف اقامت گزید و از همان زمان عهده دار رهبری مبارزات سیاسی گردید و در هر فرصتی با صدور اعلامیه ای مردم را به مبارزه تهییج می نمود و اعلامیه ها به صورت نوار به ایران می رسید و به شکل اعلامیه در می آمد و مخفیانه توزیع و در دسترس مردم قرار می گرفت. در سال 1356 فرزندش سید مصطفی به طرز مشکوکی به شهادت رسید و این امر به تدریج دامنه تظاهرات را به شهرها کشانید امام در این زمان از نجف به پاریس رفت و شدت تبلیغات و مبارزات علیه شاه اوج گرفت در نتیجه شاه در 26 دیماه 57 مجبور به ترک ایران شده به دنبال آن امام در 12 بهمن 1357 به ایران و ارد گردید و با ورود ایشان به خاک میهن مقدمات تشکیل حکومت جمهوری اسلامی فراهم شد. امام خمینی ( ره ) سرانجام در ساعت 24 روز یکشنبه 13 خرداد 1368 به معبود حقیقی پیوست و در جوار شهدای انقلاب اسلامی ( بهشت زهرای تهران ) طی مراسم با شکوهی که با حضور اقشار عزادار بر پا شده بود به خاک سپرده شد.
تالیفات امام خمینی ( ره ) را در موضوعات دهگانه زیر تقسیم نموده اند :
عرفان، اخلاق، فلسفه، فقه استدلالی، اصول فقه، رساله علمیه، حکومت، امامت و روحانیت و شعر.مجموعه اعلامیه ها و گفتار ها و سخنرانیهای ایشان از سال 1342 تا سال آخر عمر شریفشان در کتاب ارزشمند صحیفه نور به زبان فارسی جمع آوری شده است که از معتبرترین و جامع ترین آثار به شمار می رود و نیز وصیت نامه سیاسی – الهی امام در 36 صفحه به خط خود ایشان که پس از رحلت آن بزرگوار در اختیار امت اسلامی قرار گرفت.از امام خمین اشعاری باقی مانده است در قالب های گوناگون همانند غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، قطعه، مسمط، و ترجیع بند که پس از ارتحال ایشان منتشر شد.امام گاه که از وظیفه سنگین رسالت رهبری فراغتی می یافت در خلوت و اوقات خاص، به یاری سخنان موزون آبی بر آتش درون می افشاند و با زبان شعر، حدیث درد فراق را با دلدار یگانه باز می گفت. حضرت امام هرگز سر شعر و شاعری نداشت و خود را به این پیشه سرگرم نساخته بود.
مفاخر و مشاهیر استان مرکزی
امام خمینی (ره) :
بنیانگذار جمهوری اسلامی، در بیستم جمادی الثانی سال 1320 ه.ق. در میان خانواده ای روحانی در شهر خمین قدم به عرصه وجود نهاد. پدرش آیت الله سید مصطفی ملقب به فخرالمجتهدین که زعامت و پیشوایی اهالی خمین را بر عهده داشت در ذیحجه 1320 ق در چهل و دو سالگی به دست عمال قاجاریه بین راه خمین و اراک به شهادت رسید و اما تحت سرپرستی و حضانت عمه و مادر و مراقبت برادر بزرگش آیت الله پسندیده قرار گرفت. امام تحصیلات مقدماتی را در زادگاهش فرا گرفت و در سال 1339 قمری برای تحصیل رهسپار اراک شد. اراک در آن زمان مرکزیت علمی داشت و طلاب برای تحصیل بدان روی می آوردند. به هر حال امام مدت پنج سال در اراک به تحصیل اشتغال ورزید و تا سطوح عالیه پیش رفت.منطق را نزد مرحوم شیخ محمد گلپایگانی و شرح لمعه را نزد مرحوم آقا عباس اراکی گذراند و چون در سال 1340 ق. آیت الله حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی به قم عزیمت کرد و حوزه علمیه را بنیان نهاد امام مدتی به خمین بازگشت و از انجا به قم رفته و در این شهر رحل اقامت افکند و به تحصیل دروس خارج از سطح پرداخت و از محضرآیت الله حائری کسب فیض کرد و به درجه اجتهاد رسید و خود نیز به تدریس فقه و اصول و تحصیل فلسفه و حکمت مشغول شد و فلسفه را از محضر آیت الله شیخ محمد علی شاه آبادی تلمذ کرد. امام ضمن تدریس علوم عقلی و نقلی تدریس علم اخلاق را جزو دروس تحصیلی طلاب قرار داد. وی در این رشته روح زهد و تقوی و شجاعت را به طلاب تعلیم می داد تا جایی که در دوره رضا شاه درس اخلاق او تعطیل شد و پس از سقوط رضا شاه این درس مجددا” در مدرسه فیضیه دایر گشت و در سال 1364 ه.ق. با ورود آیت الله بروجردی به قم به همان شیوه تدریس طلاب را در پیش گرفت و علاوه بر مدرسه فیضیه مسجد سلماسی مرکز تدریس او شد و هر بار انبوهی از طلاب در حوزه درسش حاضر می شدند و مشتاقان دانش معرفت از محضرش بهره مند می گردیدند امام از نبوغ و استعداد فوق العاده ای برخوردار بود.
با این که بیست سال اول عمرشان را در تحصیل ادبیات گذراندند و مدت زیادی به ادبیات پرداختند. با این حال از سال 1340 تا 1347 جهش فوق العاده ای در ایشان پیدا شد که حتی اسفار را هم پشت سر گذاشت از فضلا و شخصیت های برجسته علمیه به شمار می آمد.در سال 1340 شمسی که تشکیل انجمن های ایالتی و ولایتی و لوایح شش گانه شاه مطرح شد با مخالفت جدی امام روبرو گردید و در نتیجه حادثه پانزدهم خرداد 1342 شمسی پیش آمد و سخنرانی انقلابی او در مدرسه فیضیه موجب شد که مامورین نظامی به مدرسه ریختند و طلاب را به گلویه بستند خود او نیز به پادگان عشرت آباد تهران منتقل و زندانی شد و پس از یک سال آزاد گردید و به قم مراجعت کرد.
بار دیگر با موضوع کاپیتولاسیون به مبارزه برخاست و سخنرانی کوبنده ای در مسجد اعظم ایراد کرد که منجر به تبعیدش در سیزدهم آبان 1342 به ترکیه گردید و پس از مدتی به نجف منتقل گشت و قریب به پانزده سال در نجف اقامت گزید و از همان زمان عهده دار رهبری مبارزات سیاسی گردید و در هر فرصتی با صدور اعلامیه ای مردم را به مبارزه تهییج می نمود و اعلامیه ها به صورت نوار به ایران می رسید و به شکل اعلامیه در می آمد و مخفیانه توزیع و در دسترس مردم قرار می گرفت. در سال 1356 فرزندش سید مصطفی به طرز مشکوکی به شهادت رسید و این امر به تدریج دامنه تظاهرات را به شهرها کشانید امام در این زمان از نجف به پاریس رفت و شدت تبلیغات و مبارزات علیه شاه اوج گرفت در نتیجه شاه در 26 دیماه 57 مجبور به ترک ایران شده به دنبال آن امام در 12 بهمن 1357 به ایران و ارد گردید و با ورود ایشان به خاک میهن مقدمات تشکیل حکومت جمهوری اسلامی فراهم شد. امام خمینی ( ره ) سرانجام در ساعت 24 روز یکشنبه 13 خرداد 1368 به معبود حقیقی پیوست و در جوار شهدای انقلاب اسلامی ( بهشت زهرای تهران ) طی مراسم با شکوهی که با حضور اقشار عزادار بر پا شده بود به خاک سپرده شد.
تالیفات امام خمینی ( ره ) را در موضوعات دهگانه زیر تقسیم نموده اند :
عرفان، اخلاق، فلسفه، فقه استدلالی، اصول فقه، رساله علمیه، حکومت، امامت و روحانیت و شعر.مجموعه اعلامیه ها و گفتار ها و سخنرانیهای ایشان از سال 1342 تا سال آخر عمر شریفشان در کتاب ارزشمند صحیفه نور به زبان فارسی جمع آوری شده است که از معتبرترین و جامع ترین آثار به شمار می رود و نیز وصیت نامه سیاسی – الهی امام در 36 صفحه به خط خود ایشان که پس از رحلت آن بزرگوار در اختیار امت اسلامی قرار گرفت.از امام خمین اشعاری باقی مانده است در قالب های گوناگون همانند غزل، قصیده، مثنوی، رباعی، قطعه، مسمط، و ترجیع بند که پس از ارتحال ایشان منتشر شد.امام گاه که از وظیفه سنگین رسالت رهبری فراغتی می یافت در خلوت و اوقات خاص، به یاری سخنان موزون آبی بر آتش درون می افشاند و با زبان شعر، حدیث درد فراق را با دلدار یگانه باز می گفت. حضرت امام هرگز سر شعر و شاعری نداشت و خود را به این پیشه سرگرم نساخته بود.
آیت الله اراکی
آیت الله محمدعلی اراکی، فقیه، مرجع تقلید شیعه و از ائمه جمعه در 24 جمادیالثانی 1312 ـ 1273 در شهر اراک به دنیا آمد. او داماد حاج محمد ابراهیم خوانساری و باجناق آیت الله عبدالکریم حائری یزدی نیز هست. وی پس از مهاجرت عبدالکریم حائری یزدی به قم از اراک به قم رفت و تا پایان عمر در حوزه علمیه قم ماند. او در اواخر عمر به شیخ الفقهاء و المجتهدین ملقب شد.وی در تاسیس حوزه علمیه قم مشارکت داشت و پس از وفات سید محمدرضا گلپایگانی بهعنوان یکی از مهمترین مراجع تقلید شیعیان ایران شناخته شد.
تحصیل
پس از یادگیری خواندن و نوشتن، در نوجوانی وارد حوزه علمیه اراک شد و در درس سید جعفر شیثی حضور یافت. دروس سطح را نزد سید محمدتقی خوانساری گذراند و هم زمان با تحصیل دوره سطح، در درس شرح منظومه محمدباقر اراکی شرکت کرد. وی همچنین در درس آقا نورالدین اراکی و عبدالکریم حائری یزدی نیز شرکت کردهاست.
مناسک حج،توضیح المسائل،رساله استفتائات،کتاب النکاح و الطلاق،شرح و حاشیه بر عروة الوثقی،
حاشیه بر درر الاصول عبدالکریم حائری،تقریرات درس محمد سلطان العلماء اراکی،تقریرات درس فقه سید محمدتقی خوانساری،تقریرات درس فقه و اصول عبدالکریم حائری یزدی ومقدمه بر تفسیر «القرآن و العقل» سید نورالدین اراکی از جمله آثار اوست.
وفات
آیت الله اراکی، در 8 آذر 1373 در قم درگذشت و در حرم حضرت فاطمه معصومه به خاک سپرده شد.
کربلایی کاظم ساروقی
کربلایی محمدکاظم کریمی ساروقی (زاده: 1262، ساروق اراک – درگذشت: 1339، قم) فردی بی سواد بود[1] که مدعی حفظ کل قرآن شد. ادعای وی توسط بسیاری از علما، مقامات دولتی و فرهنگیان وقت امتحان[2] و توسط آنان تایید شد. به گفته او، در امامزادگان 72تن ساروق یکباره حافظ قرآن شدهاست. مدفن وی قبرستان نو قم است.ویژگیهای منسوب کربلایی کاظم
از جمله ویژگیهایی که ادعا شده که در آزمایشهای مختلف مشاهده شده:
بازگویی شماره و مکان قرآن با خواندن آیه
خواندن قرآن به صورت وارونه
تشخیص عبارات قرآن در میان کتابهای عربی و فارسی با دستخطهای یکنواخت
باز کردن قرآن و نشان دادن مکان آیه تقریباً بدون ورق زدن با هر چاپ قرآنی
جستجوی عبارتها و کلمات در قرآن و تعداد و مکان تکرار هر کدام
بیان کردن تعداد حروف سوره ها و اطلاعاتی در مورد تکرار حرفها و…
اطلاعاتی در اسرار قرآن
پروفسور حسابی
در سال 1281 (هـ. ش) از پدر و مادری تفرشی در تهران متولد شدند. چهار سال از دوران کودکی رادر تهران سپری نموده بودند که به همراه خانواده (پدر، مادر، برادر) عازم شامات شدند. در 7 سالگی تحصیلات ابتدایی خود را در بیروت، با تنگدستی و مرارتهای دور از وطن، درمدرسه کشیشهای فرانسوی آغاز کردند و همزمان، توسط مادر فداکار، متدین و فاضله خود (خانم گوهرشاد حسابی) تحت آموزش تعلیمات مذهبی و ادبیات فارسی قرار گرفتند. استاد، قرآن کریم را حفظ و به آن اعتقادی ژرف داشتند. دیوان حافظ را نیز از بر داشتته و به بوستان و گلستان سعدی، شاهنامه فردوسی، مثنوی مولوی، منشآت قائم مقام اشراف داشتند. پس از ورود به دوره متوسطه، جنگ جهانی اول آغاز شد، و به علت تعطیل شدن مدارس فرانسوی، پس از دو سال، برای ادامه تتحصیل، به کالج آمریکایی بیروت رفتنند و سپس در سن7 1 سالگی، موفق به اخذ لیسانس ادبیات گردیدند. در 19 سالگی لیسانس بیولوژی گرفته، سپس موفق به اخذ مدرک مهندسی راه و ساختمان شده و با نقشهکشی و راهسازی، به امرار معاش خانواده کمک میکردند. ضمناً استاد در رشتههای پزشکی، ریاضیات و ستارهشناسی، تتحصیلات آکادمیک داشتند. به خاطر قدردانی از زحمات وی، ششرکت راهسازی فرانسوی که در آن مشغول به کار بودند، ایشان را برای ادامه تحصیل، به کشور فرانسه اعزام کرد و در سال 1924 م به دانشکده برق اکول سوپریورد و الکتریسیته پاریس وارد و در سال 1925 م فارغ التحصیل شدند. هم زمان با تحصیل در رشته معدن، در راه آهن برقی فرانسه کار میکردند، تا مهندسی معدن را گرفتند، و در معادن آهن شمال فرانسه و معادن زغال سنگ ایالت سار مشغول خدمت شدند. سپس به خاطر روحیه علمی که داشتند، تحقیقات خود را در دانشگاه سوربن، در رشته فیزیک دنبال کردند و در سال 1927 م در سن 25 سالگی دانشنامه دکترای فیزیک خود را با رساله حساسسیت سلولهای فتوالکتریک با درجه عالی دریافت کردند. استاد با موسیقی سنتی ایرانی و موسیقی کلاسیک غربی به خوبی آشنا، و در نواختن پیانو و ویولن تبحر داشتند. در چند رشته ورزشی کسب موفقیت نمودند، در شنا دارای دیپلم نجات غریق شدند. استاد به چهارزبان زنده دنیا: فرانسه، انگلیسی، آلمانی و عربی تسلط داشته و همچنین به زبانهای سانسکریت، لاتین، یونانی، پهلوی، اوستایی، ترکی و ایتالیایی اشراف داشتند.درزمینه تحقیق علمی: 25مقاله، رساله و کتاب ازاستاد چاپ شده است. تئوری« بی نهایت بودن ذرات» ایشان درمیان دانشمندان و فیزیکدانان جهان شناخته شده است. نشان «کوماندور دولالژیون دونور» بزرگترین نشان علمی کشورفرانسه به ایشان اهداگردیده است. استاد تنها شاگرد ایرانی پرفسور اینشتین بوده و درطول زندگی با دانشمندان طرازاول جهان نظیر« پرفسور انیشتین، شرودینگر، بورن، فرمی، دیراک، بوهر… و ادبایی چون آندره ژید، برتراندراسل مرد اول علمی جهان» برگزیده شدند(1990م) و درکنگره 60سال فیزیک ایران(1366هجری شمسی) به عنوان پدرفیزیک ایران ملقب گردیدند. پرفسور دکترسید محمود حسابی در12شهریور1371هجری شمسی در بیمارستان دانشگاه ژنو بدرود حیات گفتند. مقبره استاد بنا به خواسته خودشان درزادگاه خانوادگی ایشان در شهردانشگاهی تفرش قراردارد.
میرزا تقی خان امیر کبیر
میرزا تقی خان فراهانی فرزند کربلایی قربان فراهانی، ملقب به اتابک اعظم امیر نظام و امیر کبیر، از بزرگترین رجال سیاسی و بزرگترین وزرای ایران در حدود سال 1222 ه ق در هزاوه فراهان از توابع اراک (سلطان آباد پیشین) متولد شد. نام اصلی وی «محمد تقی» است که اسم «محمد» رفته رفته از اسم وی حذف گردیده و به میرزا تقی خان شهرت یافت. از ایشان مهرهای فراوان به دست ما رسیده که موارد ذیل از آن قرار می باشد. «محمد تقی بن محمد قربان» «المتوکل علی الله محمد تقی» «لااله الا الله الملک الحق المبین محمد تقی »کربلایی قربان پدر امیرکبیر در دستگاه میرزا عیسی (میرزا بزرگ) پدر میرزا ابوالقاسم قائممقام، سمت آشپزی داشت. مادر امیرکبیر «فاطمه سلطان» دختر استاد شاه محمد بنّا از اهالی فراهان بود. میرزا محمدتقی خان از هوش و استعداد فراوان و کم نظیری برخوردار بود که همین امر باعث متمایز شدن ایشان از بقیه افراد میشود. وی به همین جهت از دوران نوجوانی مورد توجه میرزابزرگ و سپس قائممقام فراهانی قرار گرفت و توانست به سمت منشیگری آن دو دست بیابد. ایشان به سرعت مورد توجه قائممقام و عباس میرزا نایبالسلطنه قرار گرفت.امیر در کودکی هنگامی که ناهار فرزندان قائم مقام را میآورد، برای باز پس بردن ظروف در حجره میایستاد و آنچه معلم به ایشان میآموخت، فرامیگرفت.دوران کودکی و جوانی میرزا تقی خان زیر نظر و تربیت قائم مقام سپری شد. او شیوههای منشی گری، نامهنگاری و صدور احکام دیوانی را از قائم مقام آموخت تا آنجا که قائم مقام، تحریر و نگارش پارهای از احکام و نوشتهها را به میرزا تقیخان محول کرد.به تدریج کار او در محدوده شغل دبیری قرار گرفت و از رموز و ضوابط امور اداری و دیوانی به خوبی آگاهی یافت و به خاطر کفایت و لیاقتی که وی از خود نشان داد و بیشتر از آن علاقه شدیدی که ناصرالدین شاه به وی داشت به سمت صدراعظمی شاه منصوب شد.عباس اقبال آشتیانی(نویسنده) | ملا محمد علی محلاتی | بیدل آشتیانی | حسن مجللی(تعزیه خوان) |
میرزا حسن آشتیانی(از علمای دینی) | میرزا فضل الله نصیر الاسلامی | هوشنگ ترابی | بهروز مبصری |
سلمان ساوجی (ادیب و شاعر) | سید عبد المجید وفسی | بهاءالدین ساوجی | رضا موسوی زاده |
ادیب الممالک فراهانی(ادیب و شاعر) | هاشمی سنجانی | سلمان ساوجی | حاتم عسگری |
میرزا ابوالقاسم قائم مقام فراهانی | سعدالملک آبی | ابوالحسن فراهانی | فتحعلی واشقانی |
فخرالدین عراقی | محمود آستانه | میرزا محمد حسن فراهانی (وفا) | احمد بورقانی فراهانی |
آیت الله اراکی | ارفیع آستانه ایی | محمد علی مردانی | ذبیح بهروز |
ملا احمد نراقی | آقا علی آشتیانی | ابوالحسن ملک | ابوتراب حلبی |
ملا مهدی نراقی | میرزا موسی وزیرلشکر آشتیانی | سید علی نجفی زاده | محمد خرمشاهی |
آیت الله حاج آقا محسن عراقی | احمد قوام | نظامی گنجوی | محمد باقر صدرا |
آیت الله آقا نورالدین حسینی | قوام الدوله | اویس وفی | سعید قاضی سعیدی |
محمد مصدق | محیط فراهانی | عبدالرحمن بین عیسی همدانی | محمد کوهپایهای |
فروغ فرخزاد | میرزا یوسف مستوفی الممالک | نصیراهمدانی | مرتضی هزاوهای |
پروین اعتصامی | مشیر الدوله | محمد آستانه | باقر موسوی |
ابوعبدالله آبی | حسن ملکی | علی اکبر امینی | مصطفیقلی بیات |
محمد رضا آشتیانی | علی منصور | کاظم ایرجی | ابوالقاسم سحاب |
میرزا سید علی اکبر تفرشی | وثوق الدوله | اسماعیل تفرشی | احمد پارسا |
میرفیض الله تفرشی | میرزا حسن خان وزیر نظام | ابوالفضل جلیلی | یوسف اعتصامی |
میر مصطفی حسینی تفرشی | محمد استعلامی | صابر رهبر | پروین اعتصامی |
حویزی | محمد حسابی | علی حاتمی | بقایی تفرشی |
ابوالقاسم دانش آشتیانی | مصطفی چمران | فرهاد رستم پور | (ابوالبقا) ثنایی فراهانی |
محمد رضا درودیان | ابراهیم دهگان | غلامرضا رمضانی | سید جلالالدین آشتیانی |
هادی دلیجانی | مرتضی ذبیحی | ابوالفضل جلیلی | شیخ طبرسی |
شیخ محمد راستین | حبیب الله ذوالفنون | آقا علی اکبرخان فراهانی | عبدالعظیم قریب |
کربلایی کاظم ساروقی | محمد رضا محتاط | بهزاد فراهانی | عبدالکریم قریب |
آخوند حاج ملا فتحعلی سلطان آبادی | میر اسماعیل میرفخرایی | آقا غلامحسین فراهانی | عبدالله دوامی |
شیخ علی نخستین | دکتر مؤسس نیسانیان | محمود فرهمند | علی اکبر شهنازی |
ملا ابوطالب | محمد قریب ابن ساوجی | واروژ کریم مسیحی | محمد قریب |